عشقانه ها سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
| ||||||||||||||||
نويسندگان
لینک دوستان
پيوندهای روزانه
لینک های مفید |
در سال قحطی عارفی غلامی دید که شادمان بود
گفت: چطور در چنین وضعی شادی می کنی؟
گفت: من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا می دهد. عارف گفت: "از خودم شرم دارم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم نظرات شما عزیزان: |
موضوعات وب
آرشيو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب
| ||||||||||||||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |